فایده هدف گذاری چیست؟ چه تغییری در زندگی ما ایجاد خواهد کرد؟ در این آموزش از سلسله آموزشهای هدف گذاری قصد داریم این موضوع را توضیح دهیم.
هر کسی که در حوزه موفقیت مشغول به فعالیت است روی بحث هدف گذاری توجه ویژهای دارد و همه میگویند که باید درست و اصولی هدف گذاری کنید؛ اما واقعا هدف گذاری چه فوایدی دارد؟
در این مقاله قصد داریم به بعضی از فواید هدفگذاری اشاره کنیم که شاید تا به حال به این صورت به آنها دقت نکرده باشید وهمچنین با هم بررسی کنیم که چرا خیلی از ما با وجود اینکه اهمیت هدفگذاری را درک کردهایم باز هم این کار را انجام نمیدهیم.

هدف گذاری چه فوایدی دارد؟
همه ما میدانیم هدف گذاری موضوعی بسیار مهم و ضروریست؛ میدانیم که اولین قدم رسیدن به اهداف، تعیین آن هاست اما چرا باز هم هدف گذاری نمیکنیم؟
شاید بگویید که ما هدف گذاری میکنیم اما باز هم به اهداف مان نمیرسیم؛ نرسیدن به هدف دلایلی دارد که با هم در این سلسله مقالات آن را بررسی میکنیم و کارهایی انجام میدهیم که شانس رسیدن به اهداف مان را بسیار بالا ببریم.
اما قبل از همهی اینها بیاید به بعضی از فواید هدف گذاری بپردازیم.
هدفمند شدن زندگی
هدف نشان میدهد که چه چیزی میخواهیم تا برای رسیدن به آن تلاش کنیم، بنابراین باعث هدفمند شدن زندگی میشود.
افزایش سلامتی
کسی که زندگی هدفمندی دارد احساس کنترل بیشتری روی زندگیاش دارد و کسی که احساس کنترل بیشتری روی زندگی دارد سلامتی بیشتری نسبت به بقیه دارد، چون سیستم ایمنی بدن این فرد تقویت میشود.
این موضوع را نتایج آزمایشهای افرادی مثل مارتین سلیگمن، تایید میکند بنابراین با هدفگذاری صحیح زندگیتان را هدفمند کنید.
افزایش احتمال موفقیت
این بر هیچ کس پوشیده نیست که کسی که هدفی ندارد به موفقیتهای خاصی هم دست پیدا نمیکند؛ در مقابل آن، کسی که درست هدفگذاری کرده است احتمال موفقیتش چند ده برابر میشود.
البته اهداف ما باید مکتوب شوند تا بتوانند تاثیر خوبی که مد نظرمان است را بگذارند، نوشتن و ثبت کردن احتمال اقدام کردن و انجام دادن کارها را بسیار افزایش داده و کمک میکند شانس رسیدن به اهدافمان را افزایش دهیم.
کتابی هم تحت عنوان «بنویس تا اتفاق بیفتد» نوشته شده که به اهمیت مکتوب کردن و تاثیر آن میپردازد، در صورت تمایل میتوانید این کتاب را هم مطالعه کنید.( البته این به این معنی نیست که فقط بنویسید و کاری انجام ندهید، نوشتن فقط کمک کننده است و شانس رسیدن را افزایش میدهد؛ به گونهای لازم است اما کافی نیست.)

افزایش احساس خوشبختی و شادکامی
زمانی که ما هدفگذاری میکنیم یک چشمانداز و ذهنیتی برایمان به وجود میآید که دیگران آن را ندارند بنابراین حرف مردم زیاد برایمان مهم نخواهد بود چون ما چیزی میبینیم که آنها نمیبینند، اگر حرفهایشان به ما در بهتر زندگی کردن و رسیدن به اهداف کمک کرد به آنها گوش میکنیم اما اگر مفید و سودمند نبود فقط میشنویم شان.( شنیدن و گوش کردن از زمین تا آسمان با هم متفاوتند)
اما شرایط کسی که هدف ندارد به این صورت نیست، وقتی هدف نداریم معیار زندگیمان میشود حرف مردم و زندگی مان را براساس حرف مردم پیش میبریم، مردم هم که بینهایت سلیقه دارند و حرفشان تمامی ندارد، بنابراین اتفاقی که میافتد این است که بازیچه دست دیگران میشویم و طعم خوشبختی را نمیچشیم؛ درحالی که کسی که هدف دارد بسیار شادکام تر و خوشبخت تر است چرا که برای خودش زندگی میکند نه حرف مردم.

چرا هدفگذاری نمیکنیم؟
حال در ادامه این که دانستیم فایده هدف گذاری چیست باید بدانیم که چرا گاهی در هدف گذاری موفق عمل نمیکنیم؟
شاید برایتان جالب باشد اگر بگویم فقط نزدیک به سه درصد از افراد اهداف مشخص و مکتوب شدهای دارند، یعنی نود و هفت درصد مردم هدفهای مشخصی ندارند، این حرف من نیست نتیجه تحقیقاتی است که در آمریکا صورت گرفته است، حالا ببینید در کشورهای ضعیفتر وضعیت چطور است.
اما واقعا چرا اینطور است؟ چرا با وجود اینکه میدانیم هدفگذاری خوب است اینکار را انجام نمیدهیم؟
دلایل متفاوتی دارد که در ادامه با هم با هم بررسی خواهیم کرد.
در این شرایط نمیشود به جایی رسید
رایجترین دلیل و بهانه این است که میگویند:« بابا شرایط جوریه که هدفگذاری کردن کار بیهودهای شده، تو این شرایط که نمیتونی به جایی برسی، یا باید پول داشته باشی یا پارتی که هیچ کدومشو نداریم.»
اما جواب این افراد را فقط باید با مثال نقض داد، به دوروبرتان دقت کنید، چند نفر را پیدا میکنید که در همین شرایط بد دارند خیلی عالی زندگی میکنند و به اهدافشان میرسند؟ مگر اینها از مریخ آمدهاند؟ زمانی که آنها میتوانند در همین شرایط بد رشد کنند ما هم میتوانیم.
آدمهای موفق یا چیزهایی را میدانند که اکثر مردم از آن بیاطلاعند یا کارهایی را انجام میدهند که اکثر افراد انجام نمیدهند، با همین هدفگذاری کاری را انجام میدهیم و چیزهایی را یاد میگیریم که اکثر افراد از آن بیاطلاعند و انجامشان نمیدهند.
ترس از شکست
ممکن است قبلا هدفگذاری کرده باشیم ولی در رسیدن به آن ناکام ماندهایم یا میترسیم هدفگذاری کنیم اما به آن نرسیم و شکست بخوریم، اما اگر قرار بود همه با اولین تلاش به اهداف شان برسند تلاش، امید، تاب آوری و حتی موفقیت دیگر معنایی نداشتند.
شاید دلیل اینکه قبلا در رسیدن به هدف شکست خوردهایم این بوده که درست هدفگذاری نکردیم یا کارهایی که ما را از اهدافمان دور میکند انجام دادهایم یا مثلا کارهای مورد نیاز برای رسیدن به هدف را انجام ندادیم و یا اطلاعات کافی نداشتیم و کلی یای دیگر.
کاری که باید انجام دهیم این است که اینبار چیزهای جدیدی یاد بیریم و کارهای دیگری انجام دهیم.
بلد نبودن
یکی دیگر از بهانه ها بهانه بلد نبودن است که خوشبختانه این بهانه هم رد میشود چون قرار است با هم این موضوع را یاد بگیریم، فقط کافیست با ما همراه باشی و مقالات را مطالعه کنی.
دانایی و عملگرایی در رسیدن به اهداف بسیار هوای ما را دارند و کمک میکنند شانس رسیدن مان را افزایش دهیم، به همین خاطر است که همیشه میگویم امیدوارم که دانا و عملگرا باشی.
در این آموزش درباره اینکه فایده هدف گذاری چیست توضیح دادم با آموزشهای بعدی ما را دنبال کنید.
ارادتمند شما فرات حسن پور
این مقاله برای من مفید بود
1+ 0 نفر این مقاله را پسندیده