1

۷ استراتژی برای حفظ انگیزه پس از شکست

استراتژیهای حفظ انگیزه پس از شکست

استراتژیهای حفظ انگیزه پس از شکست چیستند؟ چگونه بعد از هر شکست روحیه خود را حفظ کنیم و به سمت موفقیت حرکت کنیم؟ با ما همراه باشید تا ۷ راهکار کلیدی برایتان شرح دهیم.

شکست خیلی وقت‌ها پایان راه نیست ، بلکه به منزله یک ایستگاه است. در این ایستگاه باید ایستاد ، و فکر کرد. فرآیند کار ، بودجه ، روابط ، و همه چیز را بررسی کرد.

در این نوشتار ما قصد نداریم با ایراد یک سخنرانی انگیزشی شما را به هیجان بیاوریم. بلکه قصد داریم با رویکردی منطقی ، علمی و مثبت‌نگر ، موانع انگیزشی که شکست پیش روی شما قرار می‌دهد حذف کنیم. و شما را به سمت موفقیت رهنمون سازیم. بیشتر به دنبال کسب انگیزش از راه‌های شناختی هستیم تا ایجاد هیجان. پس با ما همراه باشید تا استراتژیهای حفظ انگیزه پس از شکست را با هم بررسی کنیم.

۱. خود را مسئول بدانید اما سرزنش نکنید.


مسئول دانستن خود در همه کارها و امور یک فضیلت محسوب می‌شود. چون سبب می‌شود کنترل امور را در دست بگیرید. وقتی خود را مسئول می‌دانید ، یعنی باور دارید که می‌توانید تغییر ایجاد کنید. اما این غیر از خود را سرزنش کردن است که مخرب و ضد انگیزه است. داشتن روحیه مسئولیت‌پذیری نباید شما را به ورطه خودسرزنشگری بکشاند. چون سبب می‌شود شما حس بی ارزش بودن و بی‌کفایت بودن را به خود القا کنید. بدین ترتیب روحیه خود را به طور کامل از دست خواهید داد و تنها انتخابی که پیش روی شما باقی می‌ماند ، شکست دوباره است. پس در گام اول درک کنید مسئول بودن امری کاملا متفاوت با خود را مقصر دانستن و سرزنشگری خود است.

عوامل شکست را بیابید.


وقتی شکست می‌خورید ، به احتمال قوی دو دسته عامل موجب شکست شما شده. یک سری عوامل درونی که می‌تواند اشتباهاتی در تفکر ، هدف‌گذاری ، انگیزش ، برنامه‌ریزی و اجراکردن برنامه‌ها باشد.

دسته دیگر هم عوامل بیرونی و خارج از کنترل مستقیم شما هستند.

تنها کاری که در مورد عوامل دسته اول می‌توان انجام داد ، بازنگری و خطایابی و برنامه‌ریزی و اقدام برای رفع آن‌هاست.

در مورد عوامل دسته دوم هم تا جای ممکن بایستی اگر دستتان می‌رسد اصلاحشان کنید. در غیر اینصورت از آن عوامل مخرب فاصله بگیرید.

اگر کارمندانی دارید که وظایفشان را به درستی انجام نمی‌دهند یا در کار شما اخلال ایجاد می‌کنند ، با احترام کامل و بدون مجادله و ناراحتی با ایشان قطع همکاری کنید. اگر رئیستان شخصیتی سلطه طلب و کنترلگر دارد ، و توانایی کنار آمدن با او را ندارید ، شغلتان را عوض کنید.

اگر بستر و شرایط اقتصادی و اجتماعی برای کسب و کار شما مناسب نیست ، در بیزینس پلن خود تغییرات اعمال کنید و سعی کنید منعطف باشید.

پس با مسئولیت‌پذیری کامل و بدون خودسرزنشگری و زیر سوال بردن خود و توانمندی‌های خود ، ضعف‌های خود را بهبود بخشید و تا جایی که از دستتان برمی‌آید ، محیط را اصلاح کنید یا با آن هماهنگ‌تر شوید.

۲. مثبت نگر باشید.


انگیزه مرحله پیش از اراده است ، و هر انگیزشی در ذهن پس از نوعی تفکر اتفاق می‌افتد. اگر مثبت فکر کنید ، و به شکست‌ها و ضعف‌ها بیش از حد لزوم وزن ندهید ، می‌توانید با موفقیت این ایستگاه شکست را پشت سر گذاشته و به مسیر خود به سوی موفقیت ادامه دهید. مهمترین گام در حفظ انگیزه ، مثبت‌اندیشی است.

این مطلب را نیز حتما بخوانید:  فریلنسری چیست؟

۳. تفکر استراتژیک داشته باشید.


در قسمت اول دیدیم که عوامل شکست دو دسته هستند ، درونی و بیرونی. این دقیقا با تفکر استراتژیک ارتباط دارد.

در تفکر استراتژیک همیشه یک شخص (یا مجموعه‌ای از اشخاص به عنوان تیم ، گروه و یا سازمان) به مثابه یک سیستم و پیرامون او به عنوان محیط در نظر گرفته می‌شود.

هر شخص یا سازمان دارای دو دسته نقاط قوت و نقاط ضعف است.

محیط پیرامونی نیز عوامل اثرگذار محرک مثبت و منفی روی شخص یا سازمان دارند. این عوامل به ترتیب فرصت‌ها و تهدیدها نامیده می‌شوند.

برای دادن انگیزه به خود ، روی دو دسته نقاط قوت درونی و فرصت‌های بیرونی تمرکز کنید. سعی کنید در زمینی بازی کنید که نقاط ضعف شما ، شما را به دام نیندازند ، یا تهدیدهای محیط روی شما تأثیرگذار نباشد.

مثلا اگر میخواهید فروشندگی کنید ولی چندان مهارت ارتباطی اجتماعی برای فروش مستقیم ندارید ، روی فروش اینترنتی و دیجیتال مارکتینگ تمرکز کنید.

در مورد دیجیتال مارکتینگ بیشتر بدانید: ۷ روند مهم در سال ۲۰۲۱

اگر بالا رفتن قیمت دلار به عنوان تهدید باعث اخلال در بعضی فرآیندهای کسب و کار شما می‌شود ، کسب و کار خود را از واردات محوری خارج کرده و صادرات محور کنید. تا این عامل تهدید نقش معکوس پیدا کند و برای شما ایجاد فرصت کند.

۴. توجه بیشتر به نقاط قوت درونی و فرصت‌های بیرونی


همیشه سعی کنید در میدانی بازی کنید که ویژگی‌های شخصیتی ، فکری و رفتاری شما ، نقطه قوت و برگ برنده‌تان باشد.

مثال: شما فردی منطقی و استدلالی هستید ، و این جزء ویژگی‌های شخصیتی و بارز شماست. پس بایستی در جایی فعالیت کنید که این ویژگی شخصیتیتان نقطه قوت شما باشد. مشاغل و کسب و کارهایی که با هنر و احساسات سر و کار دارند ، شاید مناسب شما نباشند.

برعکس اگر شخصیتی هنری و خلاق دارید ، فعالیت‌هایی مثل حسابداری برای شما احتمالا مناسب نیستند. بهتر است فعالیت موسیقی یا سینمایی انجام دهید.

البته این معیارها قطعی نیستند ، و افراد ممکن است شخصیت‌های مختلف و حتی ادغام شده داشته باشند. مثلا یک نفر هم منطقی و هم خلاق و هنری باشد.

پس این موضوع اهمیت فراوان خودشناسی و تحلیل شخصیت‌شناختی خود را می‌رساند. می‌توانید از تست‌های شخصیت‌شناسی و یا استعدادیابی استفاده کنید. و این را به عنوان یکی از استراتژیهای حفظ انگیزه پس از شکست در نظر بگیرید. زیرا خودشناسی به شما انگیزه لازم برای پیشرفت را خواهد داد.

حال که نقاط قوتتان را شناختید ، به دنبال محیطی باشید که با این نقاط قوت همگرا باشند و برای شما ایجاد فرصت کنند. این همگرایی انگیزه شما را چندین برابر خواهد کرد.

مثلا شما استعداد در کاری فنی مثل تراشکاری دارید و از آن طرف هم فرصت‌های خوبی برای رشته شما ایجاد شده ، مثلا اتحادیه‌های صنفی تشکیل شده یا در تولید یا واردات فلزات تسهیلاتی ارائه شده است. ترکیب این استعداد و فرصت می‌تواند انگیزه‌آفرین باشد.

پس در درجه اول باید به دنبال تقویت نقاط قوت درونی و شناسایی فرصت‌های همگرا با آن باشید تا اینکه به مقابله با نقاط ضعف درونی و تهدیدهای محیطی بپردازید. و بدانید که برخی ویژگی‌های شما در محیط پیرامونی خاصی نقطه قوت شما می‌شوند و در جا و مکان دیگر ، همان نقطه قوت ممکن است نقطه ضعفتان شده و شما را به دام بیندازد.

اینفوگرافی: استراتژیهای حفظ انگیزه پس از شکست.

۵. با استفاده از تفکر چندبعدی و واگرا ، به مسئله از دیدگاه‌های مختلف نگاه کنید و نتیجه‌های متفاوت بگیرید.


شکست خود را از ابعاد مختلف بررسی کنید و ببینید آیا می‌توانید با تحلیل وقایعی که رخ داده ، به یک نبوغ یا استعداد پنهان و کشف نشده در خود پی ببرید؟ شکست را فرصت مهمی برای شناخت عمیق خود و توانایی‌هایتان ارزیابی کنید.

شاید شما فقط در نتیجه شکست خورده باشید ولی فرآیند کار شما درست بوده. نقاط قوت فرآیند کاری خود و تلاشها و وظایفی که به نحو احسن انجام داده‌اید یادداشت کنید.

شاید برعکس ، توانایی و تلاش شما در حد مورد انتظار نبوده اما به یک هدف ناخواسته دیگری برسید. مثال نه چندان خوب ، مثال دزدی است که برای سرقت لوازم منزل برنامه‌ریزی کرده. اما پس از ورود به خانه قربانی ، می‌بیند یک گلدان آنتیک ارزشمند روی میز است. آن را برداشته و متواری می‌شود.

این مطلب را نیز حتما بخوانید:  نقطه شروع دوره رایگان هدف گذاری

بررسی کنید و ببینید چه دستاوردی از طی مسیر فرآیند خود داشته‌اید. شاید دستاوردی کسب کرده باشید که در وهله اول جلب توجه نکند. ولی به قدری ارزشمند است که شکست شما را کاملا تحت الشعاع قرار دهد.

مدل فکری که از این چارچوب پشتیبانی می‌کند ، تفکر واگرا نامیده می‌شود. در تفکر واگرا که برای ایده‌یابی هم کاربرد زیادی دارد ، شما از یک فکر به فکر دیگر و از یک نتیجه به نتیجه دیگر می‌رسید. برخلاف تفکر همگرا که در آن مسیر مشخصی از مقدمه تا نتیجه وجود دارد و گزاره‌هایش قطعی هستند.

شاید نقطه ضعف شما قابل بهبود باشد و با برنامه‌ریزی و تلاش مناسب بر آن فائق بیایید. وقتی دید روشنی از ضعف خود و ایده‌آلتان داشته باشید ، یعنی بدانید کجا هستید و می‌خواهید به کجا بروید ، انگیزه لازم برای حرکت به جلو را خواهید یافت.

بدانید تفکر ساکن و تک‌بعدی ، مانع شناختی مهمی برای حفظ انگیزه پس از هر شکست است. پس مهارت تفکر چندبعدی و تفکر واگرا را در خود تقویت کنید.

برای کسب اطلاعات در مورد تفکر واگرا ، این مقاله را نگاه کنید.

۶. فرآیند کاری خودتان را در سطوح مختلف بررسی کنید.


یکی از مهم‌ترین استراتژیهای حفظ انگیزه پس از شکست این است که سطوح فرآیند کاری خود را بررسی کرده و ببینید اشکال و ناهماهنگی از کجاست.

بررسی در سطح نگرش


نگرش‌ها ، باورها ، استانداردها و خطوط قرمز خود را کامل بررسی و میزان تطبیق آن با شغلتان را بررسی کنید. آیا کار شما با اصول و باورهای شما سازگار است؟ یا اینکه آن‌ها را نقض می‌کند؟ شاید احتیاج دارید اصول و باورهای خود را مجددا بررسی کنید.

بررسی در سطح مهارت


آلترناتیوهای مهارت خود را بررسی کنید: شاید شما در یک مسابقه دو سرعتی شکست بخورید. چون بدن شما ظرفیت لازم برای سریع بودن را ندارد. آیا ولی حتما در دو استقامتی هم حرفی برای گفتن نخواهید داشت؟

اگر با علم تربیت بدنی آشنا باشید ، خواهید دانست که سرعت تنها یکی از پارامترهای موفقیت ورزشی است.

سایر پارامترها عبارتند از قدرت ، استقامت ، انعطاف و چابکی. پس اگر می‌خواهید ورزشکار موفقی باشید ، پارامترهای دیگر ورزش را هم امتحان کرده و روی بهترین استعداد خود سرمایه‌گذاری کنید. همان مثال دو استقامتی هم گویای مطلب است.

در حوزه بیزینس هم این امر صادق است. مثل مثالی که در ابتدا زدیم. شما بازاریاب هستید ولی مهارت ارتباطی مستقیم خوبی ندارید. اما در مقابل در کامپیوتر و اینترنت خبره هستید. پس همین بازاریابی را در بستر اینترنت و شبکه‌های اجتماعی انجام دهید. و پرزنتیشن حضوری را به همکار دیگرتان بسپارید.

شاید هم بتوانید با اندکی تمرین و تلاش بر ضعف ارتباطی خود فائق بیایید و با تلفیق فروش اینترنتی و پرزنتیشن حضوری ، توانمندی خود را چندبرابر کنید.

بررسی در سطح روابط کاری


آیا چیز غلطی در روابط کاری شما وجود دارد؟ آیا روابط کاری شما با روابط دوستی آمیخته شده و قاطعیت و جدیت لازم را ندارد؟ یعنی اگر مدیر شرکتی هستید بیش از اندازه با کارمندانتان صمیمی شده‌اید و در درخواست وظیفه از ایشان جدی نیستید؟ یا برعکس خیلی خشن و نامحترمانه با آنها برخورد می‌کنید؟

دو راهکار:


  1. ارتباط کاری خود را با همکاران ، کارمندان و رؤسا متعادل کنید. با همگی آن‌ها آرام ، صمیمی و توأم با جدیت برخورد کنید. با آن‌ها رودربایستی نداشته باشید اما در عین حال احترامشان را هم حفظ کنید.
  2. اگر ارتباط قابل اصلاح نیست ، سعی کنید آن افراد را تغییر دهید. اگر آن فرد مشکل‌دار رئیس شماست ، با حفظ احتیاط‌های لازم شغلتان را عوض کنید.

بررسی در سطح محیط بسترهای شغلی


بررسی آلترناتیوهای محیط شغلی: شاید مهارتی که شما دارید از آن استفاده می‌کنید ، مناسب محیط شغل فعلیتان نیست. یا به درد سیستمی که برای آن کار می‌کنید نمی‌خورد. شاید مهارت شما مناسب یک محیط شغلی یا شرکت دیگری باشد. شاید در شرکت دیگری بیشتر به مهارت شما نیاز داشته باشند. و شاید نیاز باشد کسب و کار مستقل خود را راه بیندازید.

این مطلب را نیز حتما بخوانید:  دوره حرفه ای برنامه ریزی

در کل سعی کنید سطحی به موضوع نگاه نکنید. با لایه‌بندی موضوع نظیر آنچه انجام دادیم ، مسئله را در سطوح مختلف تحلیل کنید و ناهنجاری را بیابید.

۷. برخورد با نقاط ضعف ساختاری


دور زدن نقطه ضعف و تبدیل آن به نقطه قوت همیشگی هم نیست. برخی نقاط ضعف هستند که نسبی نیستند و عمومیت دارند. (یعنی در موقعیتی ضعف و در موقعیت دیگری قدرت نیستند.) این نقاط ضعف فراگیر هستند و تمام زمینه‌ها و ابعاد شخصیتی و رفتاری شما را تحت تأثیر قرار می‌دهند. و اگر فکری به حالشان نکنید آینده شما را متأسفانه نابود خواهند کرد.

مثلا شما اهمال‌کار هستید و عادت دارید کارها را به تعویق بیندازید. از چنین ضعفی دیگر نمی‌توان فرار کرد و به هیچ شکلی هم نمی‌شود آن را توجیه کرد.

هیچ رشته و حرفه‌ای وجود ندارد که یک فرد اهمال‌کار بتواند در آن موفق شود. پس در این حالت چاره‌ای جز رویارویی مستقیم و مبارزه با آن نقطه ضعف وجود ندارد.

در چنین حالتی هم بایستی مقدورات و توانایی خود را در نظر بگیرید. در حل نقاط ضعف ساختاری واقع‌بین باشید و توقع بیجا از خود نداشته باشید.

به خاطر داشته باشید که تغییرات دو دسته هستند ، تغییرات تدریجی و تغییرات ناگهانی. تغییرات ناگهانی به سرعت شما را به نتیجه می‌رسانند اما کنترل عوارضشان سخت‌تر است. و ممکن است به شدت وضع شما را بی‌ثبات و ناپایدار کنند. در مقابل تغییرات آهسته و تدریجی دیرتر به نتیجه می‌رسند. اما ثبات و پایداری بیشتری در شما ایجاد خواهند کرد. مانند طرز فکر ژاپنی‌ها در سیستم کایزن (بهبود مستمر).

ما نمی‌خواهیم بگوییم کدام دسته از تغییرات خوب یا بد هستند ، شما با توجه به شرایطتان باید یکی از آن‌ها را انتخاب کنید. سن و سال ، شرایط خانوادگی و اجتماعی و ویژگی‌های شخصیتی شما از جمله عوامل اثرگذار بر تصمیم‌گیری خواهند بود.

شاید لازم باشد اقتضایی عمل کنید ، و هر دو دسته تغییر را در برنامه توسعه فردی یا رشد سازمانی خود بگنجانید.

مثلا دارای دو برنامه سازمانی در کسب درآمد باشید ، یک برنامه بلندمدت کسب سود حاصل از فعالیتهایتان. و یک برنامه سود کوتاه مدت برای حضور شرکتتان در بازار بورس.

جمع‌بندی


با توجه به مطالب بیان شده ، می‌توانیم اینگونه جمع‌بندی و خلاصه کنیم:

  • خود را مسئول شکست بدانید اما بابت آن خود را سرزنش نکنید. خودسرزنشگری افراطی شما را در مسیر فرسایشی و تکرار تجربیات تلخ قرار خواهد داد. عوامل ضعف درونی را برطرف کنید. عوامل بیرونی شکست را تعدیل و در صورت امکان اصلاح کنید یا از آن‌ها فاصله بگیرید. پرهیز از سرزنش افراطی برای حفظ انگیزه مهم است.
  • مثبت‌نگر باشید. دید مثبت امکانات بیشتری را برای حل مشکلات پیش روی شما قرار خواهد داد. و انگیزه شما افزایش می‌یابد.
  • تفکر استراتژیک داشته باشید ، نقاط ضعف و قوت درونی و فرصت‌ها و تهدیدهای محیطی را بشناسید.
  • تا حد ممکن توجه‌تان را بر نقاط قوت خود و اتحاد آن با فرصت‌های محیطی پیرامونی متمرکز کنید.
  • با استفاده از مدل تفکر چند بعدی و تفکر واگرا ، به مسئله نگاه کنید و شکست خود را تحلیل کنید. شاید به یک استعداد درونی کشف نشده برسید.
  • در سطوح مختلف نگرش ، مهارت ، روابط و بسترهای کاری و شغلی ، فرآیند کاری خود را بررسی کنید و ناهماهنگی‌ها را بیابید.
  • ضعف‌های ساختاری را بشناسید و برای رفع آن‌ها برنامه‌ریزی کنید.

در این نوشتار که ویدیوی آن هم تقدیم شما می‌شود ، سعی کردیم استراتژیهای حفظ انگیزه پس از شکست را بیان کنیم. موانع شناختی حفظ و تقویت انگیزه را که شکست ایجاد می‌کند بشناسیم و تا حد ممکن راهکارهایی ارائه دهیم. حتما نظر ، پیشنهاد یا انتقاد خود را مطرح کنید.

گروه تجاری و کارآفرینی پرداس

آکادمی همکار golearnwork.com در زمینه کارآفرینی ، منتورینگ کسب و کار و مباحث مربوط به ایده‌یابی و تفکر خلاقانه ، بیزینس پلن و طرح توجیهی با تمرکز روی صادرات و تولید منتهی به صادرات.

مطالب مرتبط
1
چطور هدف گذاری کنیم 1 دقیقه

چطور هدف گذاری کنیم تا برای رسیدن به اهداف‌مان انگیزه بگیریم؟

فرات حسن پور

چطور هدف گذاری کنیم تا برای رسیدن به اهداف‌مان انگیزه بگیریم؟ در این مقاله قصد دارم در این باره توضیح دهم. حتما تا آخر بخوانید. بدون شک هدف‌گذاری یکی از مهم‌ترین پایه‌های موفقیت است. فرض کنید زندگی یک سفر است، تا زمانی که مقصد این سفر را مشخص نکنید حرکت کردن‌تان بیهوده است چون اصلا […]

1 دقیقه

کنترل احساسات در شرایط بد

بهنام الیاسی

کنترل احساسات در شرایط بد یعنی چه؟ چگونه می‌توانیم احساساتمان را کنترل کنیم و همچنان با شادی به سمت موفقیت حرکت کنیم؟ انسان‌های موفق و ثروتمند کسانی هستند که حتی در بدترین شرایط ممکن احساساتشان را کنترل می‌کنند. احساسات شما و کیفیت کار شما احساسات خوب سبب می‌شوند که کیفیت کار شما بهتر شود. و […]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
Subtotal 0 تومان