شش سیگما چیست؟ در این مقاله استاندارد و معیارهای شش سیگما را بررسی کرده و نقش آن را در کنترل کیفیت سازمانها و شرکتهای صنعتی و تجاری توضیح خواهیم داد.
شش سیگما چیست؟
شش سیگما یک روش کنترل کیفیت است که در سال 1986 توسط کمپانی Motorola توسعه یافته است. این روش از بررسی داده محور برای محدود کردن خطاها یا اشکالات در یک فرآیند تجاری یا صنعتی استفاده میکند.
شش سیگما بر بهبود زمان چرخه تأکید میکند و در عین حال نقصهای تولید را به میزان حداکثر 3.4 بار در میلیون واحد یا رویداد کاهش میدهد. به عبارت دیگر ، این سامانه ، روشی برای کار سریعتر با خطاهای کمتر است.
شش سیگما از نظر ریاضی برای وقوع خطای یک رویداد با اندازه شش “انحراف استاندارد” از میانگین لازم است. از آنجا که فقط 3.4 از یک میلیون به طور تصادفی (و به طور معمول) توزیع میشود ، رویدادها در امتداد منحنی زنگ از شش انحراف استاندارد خارج میشوند. (جایی که سیگما به معنی “انحراف استاندارد” است).
نکات کلیدی شش سیگما
شش سیگما چیست؟ یک روش کنترل کیفیت است که در سال 1986 توسط کمپانی Motorola توسعه داده شد.
در ابتدا به عنوان یک روش مدیریتی برای کار سریعتر با خطاهای کمتر توسعه داده شد.
اکنون با داشتن گواهینامههایی که به شرکتکنندگان ارائه میشود ، به استاندارد صنعت تبدیل شده است.
در سالهای اخیر ، شش سیگما به یک فلسفه مدیریت تجاری عمومی تبدیل شده است که بر رفع نیازهای مشتری ، بهبود وفاداری مشتری و بهبود و تداوم محصولات و خدمات تجاری متمرکز شده است. شش سیگما برای همه صنایع کاربرد دارد. بسیاری از فروشندگان ، از جمله خود موتورولا ، آموزش شش سیگما را با گواهینامههای ویژه با نام کمربند زرد ، کمربند سبز و کمربند مشکی ارائه میدهند. (ایدهای برگرفته از برخی رشتههای ورزشی رزمی)
درک شش سیگما
شش سیگما بیانگر یک نوع ایدئولوژی مدیریت است که بر پیشرفتهای آماری یک فرآیند کسب و کار تمرکز دارد. این ایدئولوژی به جای نشانگرهای کیفی از اقدامات کیفی موفق حمایت میکند. بنابراین ، فراگیران شش سیگما افرادی هستند که از آمار ، تجزیه و تحلیل مالی و مدیریت پروژه برای دستیابی به عملکرد بهینه کسب و کار استفاده میکنند.
شش سیگما برای تعریف بسیاری از ایدهها در کسب و کارها تکامل یافته است و گاهی اوقات گیج کننده میشود.
نخستین مورد این که ، شش سیگما یک مرجع آماری است. هر فرآیند تجاری که کمتر از 3.4 خطا در هر 1 میلیون نمونه داشته باشد ، کارآمد تلقی میشود.
تعریف خطا: خطا هر آن چیزی است که منطبق بر رضایت مصرف کننده نباشد.
دوم ، شش سیگما یک برنامه آموزشی به همراه صدور گواهینامه ارائه میدهد که اصول اولیه شش سیگما را آموزش میدهد. شرکتکنندگان میتوانند ، مانند هنرجویان یک رشته رزمی میتوانند هر یک از لولهای کمربند ، از کمربند سفید گرفته تا کمربند سیاه شش سیگما را دریافت کنند.
در نهایت ، این یک فلسفه است که این ایده را ترویج میکند که می توان همه فرآیندهای کسب و کار را اندازهگیری و بهینهسازی کرد.
5 مرحله شش سیگما
باورمندان راستین و پیروان روش شش سیگما از رویکردی به نام DMAIC پیروی میکنند. که به معنی تعریف ، اندازهگیری ، تجزیه و تحلیل ، بهبود و کنترل است. این رویکرد ، در حقیقت یک روش آماری است که شرکتها به عنوان یک چارچوب یا فریمورک برای بهبود فرآیندهای تجاری اجرا میکنند. مراحل شش سیگما عبارتند از:
۱. تعریف مشکل: تیمی از افراد ، به رهبری لیدر شش سیگما ، فرآیند معیوب را برای تمرکز مشخص میکنند ، که انتخاب این فرآیند معیوب از طریق تجزیه و تحلیل اهداف و الزامات شرکت تصمیمگیری میشود. این تعریف ، شامل طرح مشکل ، اهداف و دستاوردهای پروژه است.
۲. اندازهگیری: ین تیم عملکرد اولیه فرآیند را اندازهگیری میکند. این اندازهگیری توسط معیارهای آماری لیستی از ورودیهای بالقوهای انجام میشود که میتوانند مشکل را ایجاد کنند و به تیم کمک میکند تا عملکرد اصلی فرآیند را درک کنند.
۳. آنالیز: سپس تیم شش سیگما با جداسازی هر ورودی یا دلیل احتمالی شکست و آزمایش آنها به عنوان ریشههای مشکل ، فرآیند را تحلیل میکند. از طریق تجزیه و تحلیل ، تیم دلیل خطای فرآیند را مییابد.
۴. بهبود: تیم برای بهبود عملکرد سیستم تلاش میکند.
۵. کنترل: سرانجام ، تیم کنترلکنندههایی را به فرآیند اضافه میکند تااطمینان حاصل شود که این روند عقب نشینی نمیکند و دوباره کارآمدی خود را از دست نمیدهد.
شش سیگمای ناب
رویکرد شش سیگمای ناب Lean Six Sigma یک رویکرد مدیریتی تیممحور است که به دنبال بهبود عملکرد با حذف ضایعات و خطاها است. این رویکرد روشها و ابزارهای شش سیگما را با فلسفه تولید ناب و تجارت ناب ترکیب میکند و تلاش میکند تا منابع فیزیکی ، زمان ، تلاش و استعداد اتلاف شده را کاهش داده و از کیفیت فرآیندهای تولید و سازمان اطمینان حاصل کند.
طبق اصول شش سیگمای ناب ، هرگونه استفاده از منابعی که برای مشتری نهایی ارزش ایجاد نکند ، اتلاف محسوب میشود و باید حذف شود.
نمونههای واقعی شش سیگما
شش سیگما هم توسط سازمانها و هم دولتها مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر دو نمونه از نحوه بهبود عملکرد شش سیگما ، صرفهجویی در هزینه و افزایش رضایت مشتری آورده شده است.
شرکت مایکروسافت
شرکت مایکروسافت (MSFT) یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نرمافزار در جهان است. در تلاش برای بهبود قابلیت اطمینان و در دسترس بودن شبکههای خود در سراسر جهان ، مایکروسافت روشهای شش سیگما را که در وبسایت این شرکت شرح داده شده است ، پیادهسازی کرده است. هدف ، استفاده از یک فرآیند قدرتمند دادهمحور برای کمک به از بین بردن هرگونه خطا در سیستمها و دیتاسنترهای این شرکت بود تا از نظر سیستماتیک ، خرابیهای زیرساختی فناوری اطلاعات خود را کاهش دهد.
این شرکت ابتدا استانداردهایی را برای همه سختافزارها و نرمافزارهای خود ایجاد کرد تا معیاری برای تشخیص خطا ایجاد کند. مایکروسافت از تجزیه و تحلیل علت ریشهای ، از جمله جمعآوری دادهها از حوادث دارای اولویت گذشته ، قطع سرور و پیشنهادهای اعضای باشگاه مشتریان استفاده کرد. با استفاده از دادههای تاریخی ، مایکروسافت استانداردهای پایهای را تعیین کرده است که در آینده میتوان از آنها استفاده کرد.
حجم زیادی از دادههای روزانه و هفتگی از سرورهای مختلف جمع آوری شده است. مراحل کار شامل تجزیه و تحلیل دادهها و گزارش خطاها بوده و سپس مراحل اصلاحی برای هر خطا تعریف شد. حوادث بر اساس شدت خطاها و میزان تاثیر منفی آنها بر کسب و کار و خدمات تجاری زیرساختی کسب و کار اولویت بندی شدهاند.
با استفاده از متدولوژی های شش سیگما ، تیمها طرحهای ریشه کن کردن خطاها را اجرا کردند. در نتیجه ، اصلاح خطا در سال اول 40 درصد بهبود یافت. میانگین یا متوسط زمان میان دو خرابی سرور از 18 روز به 125 روز رسیده است. به لطف شش سیگما ، مایکروسافت دسترسی به سرورهای خود را افزایش داده ، و نیز بهرهوری مشتریان و رضایت ایشان را افزایش داده است.
در این مقاله در این خصوص که شش سیگما چیست و چه کاری را انجام میدهد و مباحثی را مطرح کردیم. با این امید که مورد توجهتان قرار گرفته باشد.
منابع مورد استفاده
۱. شش سیگما ، سایت اینوستوپدیا – ترجمه از انگلیسی
این مقاله برای من مفید بود
1+ 1 نفر این مقاله را پسندیده