شاخص کلیدی عملکرد KPI چیست؟ در این مقاله قصد داریم در مورد KPI توضیح داده و انواع و مثالهای آن را توضیح دهید. با ما همراه باشید.
مقدمه
شاخص های کلیدی عملکرد (KPI: Key Performance Indicator) معیارهای تجاری هستند که توسط رهبران کسب و کار و سایر مدیران برای ردیابی و تجزیه و تحلیل عواملی که برای موفقیت یک سازمان مهم تلقی می.شوند ، به کار میروند. KPIهای موثر بر آن دسته فرآیندها و عملکردهای تجاری تمرکز میکنند که مدیران ارشد برای اندازهگیری پیشرفت در جهت دستیابی به اهداف استراتژیک و اهداف عملکردی مهمتر میدانند.
شاخصهای KPI بر اساس اولویتهای تجاری از سازمانی به سازمان دیگر متفاوت است. به عنوان مثال ، یکی از شاخصهای کلیدی عملکرد یک شرکت دولتی قیمت سهام آن است ، در حالی که KPI برای یک شرکت نوپای خصوصی ممکن است تعداد مشتریان جدید اضافه شده در هر سه ماه باشد.
حتی رقبای مستقیم در یک صنعت به احتمال زیاد مجموعههای مختلفی از KPIها را که متناسب با استراتژیهای تجاری فردی و فلسفههای مدیریت آنها است ، زیر نظر خواهند داشت.
KPI هایی که افراد مختلف در یک سازمان آنها را با دقت بیشتری دنبال میکنند نیز بسته به نقش آنها میتواند متفاوت باشد. به عنوان مثال ، مدیرعامل ممکن است سودآوری را مهمترین معیار عملکرد برای یک کسب و کار بداند ، در حالی که VP فروش نسبت فروش بدست آمده به ضرر را به عنوان KPI اولویت دار در نظر میگیرد.
علاوه بر این ، واحدهای تجاری و بخشهای مختلف معمولاً بر اساس KPI های خودشان اندازهگیری میشوند و منجر به ترکیبی از شاخصهای عملکرد در یک سازمان میشوند. برخی در سطح شرکت و دیگران در جهت عملیات خاص.
اهمیت KPI ها
شاخصهای کلیدی عملکرد ، عملکرد شرکت را روشن میکند. بدون KPI ها ، برای رهبران یک کسب و کار دشوار است که این امر را به شیوهای معنیدار ارزیابی کنند و سپس تغییرات عملیاتی را برای رسیدگی به اهداف و مسائل مربوط به عملکرد انجام دهند. متمرکز نگه داشتن کارکنان بر ابتکارات و وظایف تجاری که در موفقیت سازمان نقش اساسی دارند ، همچنین میتواند بدون KPI های تعیین شده برای تقویت اهمیت و ارزش آن فعالیتها دشوار باشد.
علاوه بر برجسته کردن موفقیتها یا مسائل تجاری بر اساس معیارهای عملکرد فعلی و تاریخی ، KPI ها میتوانند نتایج آینده را نشان دهند ، به مدیران هشدارهای اولیه در مورد مسائل احتمالی تجاری یا مشاوره در مورد فرصتها میدهند تا بازده سرمایهگذاری را به حداکثر برسانند. با در اختیار داشتن این اطلاعات ، آنها میتوانند عملیات تجاری را به صورت پیشگیرانه مدیریت کرده و نیز میتوانند مزایای رقابتی را نسبت به رقبایی که کمتر بر دادهها متکی هستند ، بدست آورند.
انواع شاخص کلیدی عملکرد KPI چیست؟
انواع KPI هایی که نتایج فعالیتهای تجاری مانند سود و رشد درآمد سه ماهه را اندازه گیری میکنند ، اندیکاتورهای تاخیری نامیده میشوند ، زیرا رویدادهای پیشین را ردیابی میکنند. در مقایسه ، KPI هایی که پیشرفتهای تجاری آینده را نوید میدهند ، به عنوان مثال رزروهای فروش که در چند فصل آینده درآمد ایجاد میکنند ، به عنوان اندیکاتورهای پیشرو شناخته میشوند.
همچنین بین شاخصهای کمی که مبنای عددی دارند و شاخصهای کیفی که بیشتر انتزاعی و قابل تفسیر هستند تفاوت وجود دارد ، مانند ارزیابی تجربه کاربر با یک محصول یا در یک وبسایت. در مورد شاخصهای کیفی ، شناسایی KPI های مفید میتواند مشکل باشد. انتخاب موارد مناسب بستگی به توانایی سازمان در اندازهگیری آنها به این روش دارد.
به عنوان مثال ، درصد معاملات رها شده در سبدهای خرید آنلاین میتواند نشاندهنده تجربه مشتری در وبسایت خرده فروشی باشد.
از دیدگاه عملکردی ، KPI شامل طیف گستردهای از اندیکاتورهای مالی ، بازاریابی ، فروش ، خدمات به مشتریان ، تولید و زنجیره تامین است. KPI ها همچنین میتوانند برای ردیابی معیارهای عملکرد مربوط به فرآیندهای داخلی مانند عملیات منابع انسانی و فناوری اطلاعات استفاده شوند.
نحوه اندازهگیری KPI ها
پس از شناسایی KPI ها ، باید به طور واضح به کارکنان اطلاع داده شود تا همه اعضا در تمام سطوح سازمان درک کنند که کدام معیارهای کسب و کار بیشتر اهمیت دارند و عملکرد موفق در برابر آنها چیست. این امر میتواند شامل کل نیروی کار در KPI های مشاغل بزرگ یا گروههای کوچکتری از کارگران در بخشهای خاص باشد.
در اکثر شرکتها ، KPI ها به طور خودکار از طریق تجزیه و تحلیل و گزارش ابزارهای کسب و کار که دادههای مربوطه را از سیستمهای عملیاتی جمعآوری کرده و گزارشهایی را در مورد سطوح عملکرد اندازهگیری شده ، پیگیری میکنند. نتایج KPI ها در داشبوردهای هوش تجاری یا داشبوردهای عملکردی که اغلب شامل نمودارها و سایر دادههای اینفوگرافیک هستند ، با توانایی کشف دادهها از عملکرد برای تجزیه و تحلیل بیشتر ، به رهبران ارائه میشود. چندین KPI همچنین چارچوبهای کارت امتیازی متوازن را که مجموعهای از معیارها را با هم ارائه میدهند با هدف ارائه دید وسیعتری از عملکرد کسب و کار فراتر از درآمد عملیاتی و سایر معیارها ، ارائه میدهند.
یکی از چالشهای تعریف KPI ، تصمیمگیری در مورد میزان پیگیری تعداد افراد در تعیین موفقیت سازمان است. داشتن KPI های زیاد میتواند تمرکز بر مهمترین را کاهش دهد. بنابراین ، محدود کردن محدوده به مجموعههای کوچک شاخصها میتواند کارآمدتر باشد.
مدیران باید به طور مداوم KPI ها را ارزیابی کنند تا اطمینان حاصل شود که آنها همچنان با فعالیتها و اهداف شرکت مرتبط بوده و با اولویتهای عملیات تجاری هماهنگ هستند. اگر KPI های خاصی دیگر مفید نیستند ، باید تصفیه شده یا کاملاً جایگزین شوند.
نمونههایی از شاخصهای کلیدی عملکرد
فراتر از درآمد ، هزینه و سود ، KPI های مالی متداول مورد استفاده شامل حاشیه سود ناخالص و خالص است که میزان درآمد یک تجارت را از فروش محصولات اندازهگیری میکند. گردش موجودی ، که میزان فروش سریع محصولات موجود در موجودی را پیگیری میکند. هزینه کالاهای فروخته شده ، اندازهگیری مواد و هزینههای نیروی کار در تولید محصولات ؛ درآمدهای حسابهای دریافتنی ، نسبتی است که میزان تسویه حساب پرداختهای فروش اعتباری از مشتریان را تعیین میکند. و تعداد روزهای فروش معوق ، اندازهگیری مربوطه که تعداد روزهای مطالبات را که هنوز وصول نشدهاند اندازه گیری میکند.
همچنین KPI های بازاریابی و فروش شامل نرخ تبدیل لیدها یا سرنخها است که درصد سرنخهایی که با موفقیت به مشتری تبدیل میشوند را اندازهگیری میکند. هزینه جذب مشتری ، که هزینه متوسط خرید مشتریان جدید را در هزینههای بازاریابی و فروش محاسبه میکند. بازده سرمایهگذاری بازاریابی ، برای کمی کردن بازده مالی سرمایهگذاری کمپینها و برنامههای بازاریابی ؛ ارزش مادام العمر مشتری پیش بینی کل سودی است که یک تجارت از فروش به مشتریان جداگانه بدست میآورد. و میزان رکود مشتری ، معیاری برای تعداد مشتریانی است که خرید محصولات شرکت را متوقف میکنند.
مثالهایی از KPI
شاخصهای کلیدی عملکرد در مراکز تماس خدمات مشتری شامل نرخ حل اولین تماس است که درصد درخواستهای دریافتی مشتری را که بدون نیاز به تماسهای اضافی رسیدگی میشوند ، پیگیری میکند. هزینه در هر تماس ، برای اندازهگیری میانگین هزینه مدیریت تماسها ؛ حجم تماس ، که تعداد کل تماسهای انجام شده در یک دوره معین را اندازهگیری میکند. زمان انتظار ، معیاری از میانگین زمانی است که مشتریان در تماسها در انتظار میمانند. و با رها کردن تماس بگیرید ، سرعتی که مشتریان هنگام انتظار در انتظار میایستند.
KPI برای تولید و عملیات زنجیره تامین شامل درصد محصولات معیوب تولید شده توسط یک شرکت است. چرخه تولید ، که زمان لازم برای تولید محصولات را اندازهگیری میکند. هزینه مالکیت ، که هزینه نگهداری محصولات در انبار را اندازهگیری می کند. درصد اقلام خارج از انبار ، برای ردیابی تعداد محصولاتی که هنگام سفارش مشتری در انبار موجود نیستند ؛ نرخ خرید مجدد ، یک معیار مربوطه که تعداد سفارشاتی را که هنگام انجام آنها امکانپذیر نیست تعیین میکند. و نرخ بازگشت ، که درصد اقلام برگشتی را اندازهگیری میکند.
بیشتر بخوانید: شش سیگما چیست؟
بخشهای منابع انسانی شاخصهای کلیدی عملکرد مانند میزان رضایت کارکنان و میزان گردش مالی را دنبال میکنند ، در حالی که KPI هایی که مدیران فناوری اطلاعات بررسی میکنند شامل به روز شدن سیستم ، رعایت توافقنامه سطح خدمات ، نرخ گردش کارکنان و غیره است. KPI های خاص صنعت همچنین در خرده فروشی ، مراقبتهای بهداشتی ، خدمات مالی و سایر بازارها ایجاد شده است. به عنوان مثال ، یک خرده فروش می تواند مواردی مانند میانگین ارزش خرید معاملات فروش و فروش هر واحد فضای خرده فروشی فیزیکی را پیگیری کند ، در حالی که یک سازمان بهداشتی میتواند زمان فروش را اندازهگیری کند. زمان انتظار اورژانس ، متوسط مدت اقامت در بیمارستان و بستری مجدد بیمار نرخ ، در میان پارامترهای دیگر.
در مورد اینکه شاخص کلیدی عملکرد KPI چیست صحبت کردیم با امید اینکه مورد توجهتان قرار گرفته باشد.
منبع
۱. تعریف شاخص کلیدی عملکرد – ترجمه از انگلیسی
این مقاله برای من مفید بود
1+ 0 نفر این مقاله را پسندیده